جدول جو
جدول جو

معنی ملول ساختن - جستجوی لغت در جدول جو

ملول ساختن
به ستوه آوردن، بیزار کردن، افسرده کردن، اندوهگین کردن، غمگین کردن
متضاد: شادمان کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقور ساختن
تصویر مقور ساختن
گرد برین گرد بریدن قوار ساختن: (چرخ جادو پیشه چون زرین قواره کرد گم دامن کحلیش را جیبی مقور ساختند) (خاقانی. سج. 112)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملوث ساختن
تصویر ملوث ساختن
آلودن ملوث کردن: (و آنچه در آن موضع ماند بهر گونه قاذورات و پلیدیها ملوث و مکدر ساختند) (ظفر نامه یزدی. چا. امیرکبیر 408: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
دچاراختلال کردن، آشفته کردن، مختل کردن، پریشان کردن، به هم ریختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پریشان کردن، آشفته کردن، آلودن، آلوده کردن، آمیختن، گمراه کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد